Tuesday, April 26, 2011

شیطان و ده فرمان

در روزگاران قدیم انسانها بسیار به هم ظلم کردند و سیاهی و تباهی به نهایت خود رسید .

تا اینکه کتیبه ای از سوی پروردگارشان بر آنان نازل شد !

ده فرمان :

1- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نکُشد .

2- هیچ انسانی ، به انسان دیگر تجاوز نکند .

3- هیچ انسانی ، به انسان دیگر دروغ نگوید .

4- هیچ انسانی ، به انسان دیگر تهمت نزند .

5- هیچ انسانی ، از انسان دیگر غیبت نکند .

6- هیچ انسانی ، مال انسان دیگر را نخورد .

7- هیچ انسانی ، به انسان دیگر زور نگوید .

8- هیچ انسانی ، بر انسان دیگر برتری نجوید .

9- هیچ انسانی ، در کار انسان دیگر تجسس نکند .

10- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد !

پس از آن

سالیان سختی بر شیطان و همدستانش گذشت ،

تا اینکه روزی شیطان ، چاره ای اندیشید .

او گفت :

ای دوستان ، کلمه ای یافته ام که بسیار از او بیزارم

اما

به زودی با افزودن تنها همین یک کلمه به ده فرمان ، همه چیز را به سود خودمان ، تغییر خواهم داد

و ده فرمان چنین شد :

1- هیچ انسانی ، انسان مؤمن دیگر را نکُشد .

2- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تجاوز نکند .

3- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر دروغ نگوید .

4- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تهمت نزند .

5- هیچ انسانی ، از انسان مؤمن دیگر غیبت نکند .

6- هیچ انسانی ، مال انسان مؤمن دیگر را نخورد .

7- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر زور نگوید .

8- هیچ انسانی ، بر انسان مؤمن دیگر برتری نجوید .

9- هیچ انسانی ، در کار انسان مؤمن دیگر تجسس نکند .

10- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد ! مگر اینکه بسیار مؤمن باشد !

و اینک ای دوستان

به سوی انسانها بروید و به وسوسه بپردازید

و کاری کنید که هیچ کس ، هیچ کس را مؤمن نپندارد ، جز آنان که از دنیا رفته اند !

Saturday, April 23, 2011

راز نابخردی مسلمانان از زبان خواجه نصیرالدین طوسی

"خواجه نصیر الدین " دانشمند یگانه ی روزگار در بغداد مرا درسی آموخت که همه ی درس بزرگان در همه ی زندگانیم برابر آن حقیر می نماید و آن این است :


در بغداد هرروز بسیار خبرها می رسید از دزدی , قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود . روزی خواجه نصیر الدین مرا گفت می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هرجماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش میدانند ؟

من بدو گفتم : بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم.

خواجه نصیر الدین فرمود:

در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند , آن فرمان " اما " و " اگر"دارد .

در اسلام تو را می گویند :
دروغ نگو ..... اما دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست .

غیبت مکن ... اما غیبت انسان بدکار را باکی نیست.

قتل مکن ... اما قتل نامسلمان را باکی نیست .

تجاوز مکن ... اما تجاوز به نامسلمان را باکی نیست .

و این "اماها" مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند.

و راز نابخردی مسلمانان در همین است ....

از اسرار اللطیفه و الکسیله

درد من

آنگاه که دوست داشتن را از یاد ببریم آنگاه بی گمان مرده ایم
من دیگر به یاد ندارم که چه چیز را دوست داشتم
به دوست نداشتن عادت کرده ام
درد من فراموش کردن خودم است

Friday, April 15, 2011

How to control the prices?

“what gets measured, gets managed”. This is a maxim of many successful organisations today. I think it can be applied to measure the real price of goods and different products.

When you can manage something it means you can control it. Thus, one method for controlling prices is through measuring methods for determining the real price of products.