Wednesday, September 28, 2011

مقدمه کتاب ضیافت افلاطون

در جوامع استبدادی همیشه زن و مرد از هم جدا می شوند تا چیزی که بین مرد ها و زن ها جریان دارد، شهوت بیمار گونه ناشی از توهم شناخت از هم باشد. بدین شکل هیچ زن و مردی زیبایی و زشتی واقعی را نمی تواند تشخیص بدهد و زن ها و مرد ها در انتخاب هم به اندازه و میزان شهوت برانگیز بودن توجه دارند و بس ، نه چیز دیگری ... چرا؟ چون اگر در جامعه روابط زن و مرد آزاد باشد، دیوار شهوت فرو می ریزد و زن ها و مرد ها زیبایی و زشتی واقعی را تشخیص می دهند و خانواده هایی مبتنی بر دوست داشتن انسانی تشکیل می دهند و فرزندانی سالم تربیت می کنند که تاب استبداد را ندارند و به عبارتی استبداد با وجود آنها بیگانه است، چرا که آزاد پرورش یافته اند قسمتی از مقدمه کتاب ضیافت افلاطون که در زمان خاتمی منتشر شد و در چاپهای بعدی حذف گردید!

Thursday, September 01, 2011

همیشه دنیال توضیح نباش


لذت زندگی

گروه اینترنتی قلب من

دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند. یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟ میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری. میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی. در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت. میمون دوم با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت میدهی؟ هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام. میمون دوم گفت: خوب فکر کن چون این میمون راجع به همه چیز توضیح منطقی میخواهد. هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد: خوب اول این پا را حرکت میدهم، نه، نه. شاید اول این یکی را. باید اول بدنم را بچرخانم، ... هزار پا مدتی سعی کرد تا توضیح مناسبی برای حرکت دادن پاهایش بیان کند. ولی هرچه بیشتر سعی میکرد، ناموفقتر بود. پس با ناامیدی سعی کرد به راه خودش ادامه دهد، ولی متوجه شد که نمیتواند. با ناراحتی گفت: ببین چه بلایی به سرم آوردید. آنقدر سعی کردم چگونگی حرکتم را توضیح دهم که راه رفتن یادم رفت. میمون دوم به اولی گفت: میبینی! وقتی سعی میکنی همه چیز را توضیح دهی اینطور میشود. پس دوباره به غروب آفتاب خیره شد تا از آن لذت ببرد.