کودک درونم دلش برای کودک درونت تنگ شده و بی قراری می کند! به او وعده داده بودم که بعد از بازگشتت از سفر می برشم تا با کودک درونت بازی کند! هر چه قسم و آیه می آورم ذلیل شده باورش نمی شود که او گفته الان فرصت ندارد! آخر سر مجبور شدم به او بگویم که کودک درونت با او قهر کرده و من برای اینکه ناراحتش نکنم این طوری به او گفنم! اما انگار دردسرم بیشتر شد...حالا غمبرک زده و دایم می پرسد فلانی چرا با من قهر کرده؟ مگر من دوست بدی بودم؟ ... نمیدانم آخر چطوری مسایل دنیای بزرگترها را به او حالی کنم!؟...راستی تو باکودک درونت چه کردی که این گونه مطیع توست؟! فگر می کنم وقتش رسیده که با یک مشاور مسایل کودکان تماس بگیرم! :(
No comments:
Post a Comment