دیالوگهای ماندگار
فیلم مخمصه
"هميشه آماده باش تا هر چيزي رو كه داري بتوني تو 30 ثانيه ترك كني"
****
قيصر
اگه پير شدن به اينه كه دل آدم كوچيك شه خدايا منو پير نكن كه اصلا حوصله شو ندارم
*****
اعتراض
شادروان مهدي فتحي : ما کاری به حکم نداریم
حکم رو کاغذ مال محکمه ست
اصلیت حکم مال خداست
که ما و منش ریخته و گلریزون می کنیم واسه کسی که
آزاد میشه از این چاردیواری
که همه ی دنیا چاردیواریه
کرم مرتضی علی
یه مرد که واسه ی شرف و ناموسش
دوازده سال رو کشیده
وجدانش بالاتر از این پولهاس که کاغذیه
سلامتی سه تن، ناموس و رفیق و وطن
سلامتی سه کس، زندونی و سرباز و بی کس
سلامتی باغبونی که زمستونشو از باهار بیشتر دوست داره
سلامتی آزادی، سلامتی زندونیای بی ملاقاتی..."
*****
متولد ماه مهر
محمد رضا فروتن
بيا قسم بخوريم كه ديگه قسم نخوريم
*****
مدار صفر درجه
شهاب حسینی
تو را به جاي همه کساني که که نشناخته ام دوست مي دارم.
تو را به جاي همه روزگاراني که نمي زيسته ام دوست مي دارم.
براي خاطر عطر نان گرم و برفي که آب مي شود و براي خاطر نخستين گلها.
تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم.
تو را به جاي همه کساني که دوست نميدارم دوست مي دارم.
*****
Sin City
جهنم اینه که هر روز صبح که از خواب پا میشی ندونی برای چی زنده ای
****
رامسس در فیلم ده فرمان خطاب به نفرتیتی :
تو مال من خواهی شد همچون سگ ام .....اسب ام ....و شاهین ام جز اینکه من تو رو را بیشتر از آنان دوست خواهم داشت و کمتر از آنها به تو اعتماد دارم !
****
اجاره نشينها :داريوش مهرجويي
عباس آقا (عزت الله انتظامي) : اكبر ، بيا بپر برو دكون پيش عسگري ، بهش بگو واسه سي چهل نفر ، چرخ كرده و راسته جور كنه . خس مسشو ، رگ و ريششو قشنگ بگيره صافش كنه . شيشلیك آجري باشه ها . سوسه موسه بهت نده !
*****
سوته دلان :علي حاتمي
مجيد (بهروز وثوقي) : خوش به سعادتتون كه ميرين روضه ، جاتون وسط بهشته ، ما كه دنيامون شده آخرت يزيد . كيه ما رو ببره روضه ؟ آقا مجيد تو رو چه به روضه ، روضه خودتي ، گريه كن نداري ، وگرنه خودت مصيبتي ، دلت كربلاس
مجيد : آخ كه چقدر دشمن داري خدا ، دوستاتم كه ماييم ، يه مشت عاجز عليل ناقص عقل كه در حقشون دشمني كردي .
*****
سگ کشی :بهرام بیضایی
گلرخ کمالی (مژده شمسایی) : با زخم باید ساخت ؛ طول میکشه ولی خوب میشه !
*****
مترجم : سیدنی پولاک
هرکی یک نفر رو از دست می ده می خواد از یک کسی انتقام بگیره اگرم کسی رو پیدا نکنه می خواد از خدا انتقام بگیره!
*****
حاجيواشنگتن : علي حاتمي
فكر و ذكرمان شد كسب آبرو، چه آبرويي، مملكترو تعطيل كنيد، دارالايتام داير كنيد درستتره. مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه ميآيد، قحطي است، دوا نيست، مرض بيداد ميكند، نفوس حقالنفس ميدهند، باران رحمت از دولتي سرقبله عالم است و سيل و زلزله از معصيت مردم. ميرغضب بيشتر داريم تا سلماني. سر بريدن از ختنه سهلتر. ريخت مردم از آدميزاد برگشته، سالك بر پيشاني همه مهر نكبت زده، چشمها خمار از تراخم است، چهرهها تكيده از ترياك.
*****
داریوش ارجمند در نقش امیرکبیر فیلم ناصر الدین شاه آکتور سینما :
اگر نیت یکساله دارید؛برنج بکارید
اگر نیت 10 ساله دارید ؛درخت غرس کنید
اگر نیت 100 ساله دارید ؛آدم تربیت کنید,
سینما تو گراف آدم تربیت میکند...
*****
پدرخوانده :
آل پاچينو : پدرم پيشنهادي بهش داد كه نتونست رد كنه.لوكا براتسي يه اسلحه گذاشت روي سرش و پدرم بهش گفت يا امضاش بايد پاي قرارداد باشه يا مغزش
*****
پدرخوانده :
آلن دلون: پدرم هميشه ميگفت:دوستانتو به خودت نزديك كن و دشمنانتو نزديك تر
*****
وكيل مدافع شيطان:
آل پاچينو : نگاه كن ولي دست نزن
دست بزن ولي امتحان نكن
امتحان كن ولي مزمزه نكن
*****
بوي خوش زن :
آل پاچينو : زن ها ... تا حالا به زن ها فكر كردي؟ كي خلقشون كرده؟ خدا بايد يه نابغه بوده باشه
*****
پدرخوانده:
جايي كه آل پاچينو جلوي پدر دختر محبوبش مي ايسته و ميگه :
اسم من مايكل كورليونه ... يه آمريكايي ام كه تو سيسيل مخفي شدم ... خيليا ممكنه واسه اين اطلاعات بهت پول بدن اما بدون كه دخترت بي پدر ميشه ... عوض اينكه صاحب شوهر بشه
*****
صورت زخمی:
آل پاچینو : من همیشه راست میگم حتی موقعی که دروغ میگم
*****
city hall
آل پاچینو : اهمیت یک مرد از دشمنانش معلوم میشه نه از دوستانش..
****
مادر: علي حاتمي
محمدابراهيم (محمدعلي كشاورز) : خورشيد دم غروب ، آفتاب صلات ظهر نميشه ، مهتابيش اضطراريه ، دوساعته باتريش سهست ، بذارين حال كنه اين دماي آخر ، حال و وضع ترنجبين بانو عينهو وقت اضافيه بازيه فيناله ، آجيل مشگل گشاشم پنالتيه ، گيرم اينجور وجودا ، موتورشون رولز رويسه ، تخته گازم نرفتن سربالايي زندگي رو ، دينامشون هم وصله به برق توكل ، اينه كه حكمتش پنالتيه ، يه شوت سنگين گله ، گلشم تاج گله !
*****
اعتراض : مسعود كيميايي
اميرعلي (داريوش ارجمند) : اين دفعه مثل هميشه نيست ، گوشاتو باز كن ... فقط يه دفعه بياي تو حرفم ، جنازهتم پشيمون ميشه ... به رديف از اول ميگم ...
*****
كمال الملك : علي حاتمي
عضدالملك (هوشنگ بهشتي) : ان شاالله كه سال آينده اين باغبان پير خدمتگزار ، توفيق تقديم نهال بومندي ديگري داشته باشد .
ناصرالدين شاه (عزت الله انتظامي) : اميدوار نباش ، مدرسهي هنر مزرعهي بلال نيست آقا ، كه هر سال محصول بهتري داشته باشد . در كواكب آسمان هم يكي ميشود ستارهي درخشان ، الباقي سوسو ميزنند .
*****
گاوخوني : بهروز افخمي
راوي (بهرام رادان) : بابا ! راس ميگن كه مادر از دست تو دق كرد و مرد ؟
پدر (عزت الله انتظامي) : نه . من از دست مادرت دق كردم .
راوي : ولي وقتي كه تو مردي مادرم زنده نبود .
پدر : زنده نبود ، ولي من هر شب خوابشو ميديدم .
رواي : منم هر شب خواب تو رو ميبينم .
پدر : پس بپا دق نكني .
*****
مارمولك : كمال تبريزي
رضا (پرويز پرستويي) : تو عزيز دلمي دل انگيز ... اگر اسلام دست و بال ما را نبسته بود .
*****
مسافران
بهرام بیضایی
لعنت به جاده ها، اگه معنی شون جدایی یه!
****
هامون
داریوش مهرجویی
اگه من اونی باشم که تو می خوای، که دیگه من من نیست. یعنی من خودم نیستم.
****
شب ها روشن
فرزاد موتمن
حرفای خوب همیشه مال ادمای خوب نیست
****
چه كسی امیر را كشت
مهدی كرم پور
دوست خیالی كه واقعا دوستت باشه خیلی بهتر از یه دوست واقعیه كه خیال میكنی دوستته
****
دندان مار
مسعود كیمیایی
یك جا هست كه باید وایستی.یك جا هم هست كه باید درری اما خدا نكنه جای این دوتا با هم عوض شه كه دیگه تا اخر عمر بدهكار خودتی
*****
رنگ خدا
مجید مجیدی
میدونی چیه ?هیچ كی منو دوس نداره ..من میدونم چون نمیبینم همه از دست من میخوان فرار كنن .....معلمون میگه خدا شما نابیناهارو بیشتر دوست داره چون نمیبینید .ولی من گفتم خانم اگه مارو دوست داشت چرا مارو نابینا كرد تا اونو نبینیم بعد گفت خدا دیدنی نیست ولی همه جا هست میتونید اونو حس كنید . گفت شما با دستاتون میبینید .حالا من همه جارو میگردم تا یه روزی بالاخره دستم به خدا بخوره اون وقت بهش میگم... هرچی تو دلم هست... بهش میگم.
*****
باغ های کندلوس : ایرج کریمی
مادرا هر وقت بمیرن، زوده.
****
سوته دلان ـ زنده یاد استاد علی حاتمی
ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمی زنه ... چون زنگاشو زده.
****
کمال الملک ـ زنده یاد استاد علی حاتمی
برای آمدن به چشم نقاش، باید در چشم انداز بود .
*****
خانه ای روی آب ـ بهمن فرمان آرا
از قدیم گفتن مواظب باش چی آرزو میکنی، چون ممکنه برآورده بشه.
****
آدم برفی ـ داوود میر باقری
تو این دیار برد با اوناییه که از مخشون کار میکشن. بخوای از دلت مایه بذاری سوختی.
*****
کالیفرنیا به کارگردانی دومنیک سنا
وقتی برای اولین بار آدم ها را می بینی دنبال تفاوت هایی که بینتون هست می گردین...
اما یکم که زمان گذشت دنبال تشابهات می گردین.....
فکر کنم به همین دلیله که رفاقت ها به وجود می یان.
*****
قیصر
بهمن مفید
من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامونم بود. کریم آبمنگل. میشناسیش
آره، از ما نه، از اونا آره، که بریم دوا خوری. تو نمیری، به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم. آره، نه، گاز، دنده، دم هتل کوهپایۀ دربند اومدیم پایین. یکی چپ، یکی راست، یکی بالا، یکی پایین، عرق و آبجو جور شد؛ رو تخت نشسته بودیم داشتیم میخوردیم.
اولی رو رفتیم بالا به سلامتی رفقا، لولِ لول شدیم. دومی رو رفتیم بالا به سلامتی جمع، پاتیل پاتیل شدیم. سومی رو، اومدیم بریم بالا، آشیخ علی نامرد ساقی شد. گفت: برین بالا؛ مام رفتیم بالا. گفت: به سلامتی میتی [مهدی]، تو نمیری، به موت قسم خیلی تو لب شدم. این جیب نه، اون جیب نه، تو جیب ساعتی، ضامندار اومد بیرون. رفتم و اومدم، دیدم کسی رو زمین خوابیدهاس.
پریدم تو اُتول. اومدم دم کوچه مهران، بغل این نُرقهفروشیه. [نقرهفروشی] اومدم پایین، یه پسره هیکل میزونه ـ اینجوریه ـ زد بههم، افتادم تو جوب. گفتم: هتهته گفت: عفت. یکی گذاشت تو گوشم. گفتم نامردا. دومیشم زد؛ از اولیش قایمتر زد.
دست کردم جیبم که برم و بیام؛ چشامو وا کردم دیدم مریضخونه روسام.
حالا ما به همه گفتیم زدیم. شومام بگین زده. آره! خوبیت نداره؛ واردی که. . .
****
سوتهدلان
بهروز وثوقی
داداش حبیب! ما داداشیم، از یه خمیریم، اما تنورمون علیحدهاس. تنورِ شما عقدی بود، مالِ ما تیغهای ـ صیغهای. کلّه شماها شد عینهو نون تافتون، گرد و تُلمبه قلمبه، کلّه ما شد عینهو نون سنگک. (خوب شد که بربری نشدیم.)
داداش حبیبم یه نفره تو اونا. غُربتیا یه لشگرن. جَخ سرِ داداش حبیبم مثل اونا تافتونیه، نه سنگکی. با اونا تنییه، با من ناتنییه. با من ناتنییه، با اونا تنییه. ناتن تنتنییه، تنتن تنییه، ناتنتنییه، ناتنتنی، ناتنتنی، دنگ. . .
آقا مجید! اگر غُربتیا برگشتن گفتن: جوبچی، لجن جمعکُنه. بگو: دامادتون که دواتچییه، لیقۀ دوات جمع میکنه. و از اینم بدترِ آدمِ دورغگو دشمنِ خداست.
*****
مادر
محمدعلی کشاورز:
«آبلیموی حالبُرت رفت پیشواز بهارنارنج کیجا، آبجی خانوم مُرباش.
ترنجبین بانو! هِلوگلابم میزاییدی حریفِ هَفتِبیجارت نمیشد.
لُولُو خُورخُوره . . . لُولُو خُورخُوره، منو میخُوره، لُولُو خُور . . .
سِهره مِهره یه دوجین بچه میزاد یکیش میشه بُلبُل. ننۀ ما کَت سهرهرو بست و زایید گُل و بُلبُل. . .
بَهبَه! چه تخم و ترکهای! ترنجبین بانو.
مام دولتی سر داییمون شدیم روده پاککُن. واَلا یه هَلههولهای میشدیم از این قماش. قرهقورتی، بامیهای؛ کُمپوتمُمپوت
No comments:
Post a Comment